حکومت از دیدگاه اندیشمندان اسلامیآرای نویسندگان و اندیشمندان اسلامی معاصر درباره حکومت همواره مورد توجه مسلمانان بوده است که در مقاله حاضر به این موضوع پرداخته شده است. فهرست مندرجات۱.۱ - دیدگاه سیدجمالالدین اسدآبادی ۱.۱.۱ - وحدت در برابر استعمار غرب ۱.۱.۲ - حکومتهای استبدادی مانع پیشرفت ملتها ۱.۲ - دیدگاه عبدالرحمان کواکبی ۱.۳ - دیدگاه محمد عبده ۱.۴ - دیدگاه محمد رشید رضا ۱.۵ - دیدگاه حسن البناء ۱.۶ - دیدگاه عبدالقادر عوده ۱.۷ - دیدگاه حسن هضیبی ۱.۸ - دیدگاه سیدقطب ۱.۹ - دیدگاه ابوالاعلی مودودی ۱.۱۰ - دیدگاه اقبال لاهوری ۱.۱۱ - دیدگاه ابوالحسن ندوی ۲ - پانویس ۳ - منابع ۱ - گسترش اندیشههای دینی نو در باب حکومت در اسلامدر اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم زمینه شکلگیری و گسترش اندیشههای دینی نو در باب حکومت در اسلام فراهم شد و اصلاحطلبان اسلامی در این عرصه از دین به مثابه ایدئولوژی سیاسی بهره گرفتند. [۱]
رضوان سید، سیاسیات الاسلام المعاصر: مراجعات و متابعات، ج۱، ص۱۸، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
۱.۱ - دیدگاه سیدجمالالدین اسدآبادیسیدجمالالدین اسدآبادی و شاگردان و پیروانش از جمله محمد عبده، محمد رشیدرضا و حسنالبنّاء به بازتعریف حکومت از دیدگاه اسلام پرداختند. وظیفه حکومت در نظر آنها پیشگیری از ارتکاب گناه و نیز مجازات گنهکاران است تا پاکی و صلاح در جامعه برقرار گردد، حکومت هدف نیست، بلکه وسیله است؛ هدف، تقوا و رستگاری انسان است. [۲]
الیویهروآ، تجربه اسلام سیاسی، ج۱، ص۷۴ـ۷۵، ترجمه محسن مدیر شانهچی و حسین مطیعی امین، تهران ۱۳۷۸ش.
همه اسلامگرایان درباره اینکه برای بازسازیِ جامعه اسلامی به دست آوردن قدرت سیاسی ضروری است، اتفاق نظر دارند، بهنظر آنان نمیتوان الگویِ زندگی اسلامی را در حکومت غیراسلامی یافت و اصلاح فقط با کسب قدرت سیاسی امکانپذیر است. ۱.۱.۱ - وحدت در برابر استعمار غربسیدجمالالدین اسدآبادی، به عنوان پیشتاز اندیشه اصلاحگری، تمام تلاش خود را برای ایجاد وحدت اسلامی و از بین بردن تعصبات و مقابله با استعمار غرب مصروف کرد، او با تلاش برای احیای نظام خلافت، معتقد بود گزینش حاکم عادل، که میتواند از هر نژادی باشد، در کنار مراقبت علما از اقامه دین و احکام شریعت، راهکار اصلاح جامعه اسلامی است، بهنظر وی مردم حق عزل حاکم را در صورت فساد دارند. [۳]
سمیر ابوحمدان، جمالالدین الافغانی و فلسفة الجامعة الاسلامیة، ج۱، ص۷۸ـ۸۶، بیروت ۱۴۱۳الف.
[۴]
حمیدرضا شریعتمداری، سکولاریزم در جهان عرب، ج۱، ص۸۱، قم ۱۳۸۲ش.
۱.۱.۲ - حکومتهای استبدادی مانع پیشرفت ملتهاانتقاد صریح اسدآبادی از حکومتهای استبدادی، به عنوان بزرگترین مانع پیشرفت ملتهای اسلامی، وجهه دیگر اقدامات او بود، به نظر او فقط حکومتی از نظر اسلامی مشروعیت دارد که متکفل اجرای احکام دین باشد؛ [۵]
جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، العروة الوثقی، ج۱، ص۱۷۱ـ۱۷۲، چاپ هادی خسروشاهی، تهران ۱۴۲۱.
همچنانکه ریشه همه اختلافات در امت اسلامی زیاده خواهی حکام و دوری آنها از تعالیم دین و راهحل اختلافات نیز، بازگشت به اصول فراموش شده اسلام و دست برداشتن از تعصبهاست. [۶]
جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، العروة الوثقی، ج۱، ص۷۲ـ۷۴، چاپ هادی خسروشاهی، تهران ۱۴۲۱.
۱.۲ - دیدگاه عبدالرحمان کواکبیهمزمان با فعالیتهای اسدآبادی، عبدالرحمان کواکبی، متفکر سوری، در کتاب طبائع الاستبداد و مصارع الاستعباد، استبداد را عامل فساد و تباهی معرفی کرده و حکومت مشروطه را موافق با مبانی و اصول اسلام شمرده است. [۷]
عبدالرحمان کواکبی، الاعمال الکاملة، ج۱، ص۱۸۹ـ ۱۹۴، چاپ محمد عماره قاهره ۲۰۰۷.
[۸]
عبدالرحمان کواکبی، الاعمال الکاملة، چاپ محمد عماره قاهره ۲۰۰۷.
۱.۳ - دیدگاه محمد عبدهپس از سیدجمال، شاگردش محمد عبده تلاش در راه اصلاح جامعه اسلامی را پی گرفت، عبده حکومت را در اسلام امری مدنی میدانست و برای امت یا نمایندگان امت حق نصب و عزل حاکم را قائل بود. به نظر او بهترین نوع حکومت، حکومتی است که در تحقق عدالت موفقتر باشد و در اسلام شکل خاصی از حکومت مقرر نشده است، ولی رعایت دو اصل مهم شورا و خیرخواهی و صداقت حاکمان در ساختار حکومت اسلامی ضروری است. وی حکومتی را که بدون خواست مردم و با نفوذ مراکز قدرت روی کار آمده باشد، از نظر شرعی باطل شمرده و اطاعت از آن را واجب ندانسته است. [۹]
جمالالدین اسدآبادی و محمد عبده، العروة الوثقی، ج۱، ص ۱۱۶ـ۱۱۸، چاپ هادی خسروشاهی، تهران ۱۴۲۱.
[۱۰]
عبدالمجید شرفی، اسلام و مدرنیته، ج۱، ص۱۶۶ـ۱۶۷، با مقدمه و ترجمه مهدی مهریزی، تهران ۱۳۸۳ش.
۱.۴ - دیدگاه محمد رشید رضارشید رضا در ترویج اندیشههای عبده و سیدجمال کوشید و پس از شکست جنبش خلافت و در واکنش به نظریه جدایی دین از سیاست و نفوذ استعمار غربی در کشورهای اسلامی، اندیشه تشکیل حکومت اسلامی به شیوهای نو را پیشنهاد کرد. [۱۱]
مظفر نامدار، «مدخلی بر جنبشهای اسلامی معاصر»، ج۱، ص۱۲۷، در تأملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، بهاهتمام موسی نجفی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۷ش.
وی با غیراسلامی خواندن خلافت عثمانی خواهان احیای خلافت به شیوه انتخاب اهل حل و عقد بود. [۱۲]
مظفر نامدار، «مدخلی بر جنبشهای اسلامی معاصر»، ج۱، ص۱۲۹ـ۱۳۰، در تأملات سیاسی در تاریخ تفکر اسلامی، بهاهتمام موسی نجفی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ۱۳۷۷ش.
او در کتاب الخلافة او الامامة العظمی بر اندیشه بازگشت به اسلام اولیه تأکید کرد و با تفسیر اولی الامر در آیه ۵۹ سوره نساء به اهل حل و عقد (دانایان ملت)، حکومت را در اسلام از آن ملت دانست؛ چرا که نهاد حکومت، منتخب نمایندگانِ مردم است، او با این تفسیر حکومت اسلامی را نوعی حکومت ملی دانست. [۱۳]
حاتم قادری، اندیشههای سیاسی در اسلام و ایران، ج۱، ص۲۲۵ـ۲۲۶، تهران ۱۳۷۸ ش.
بر پایه دیدگاه رشیدرضا، گروهی از فقها در بیانیهای با عنوان «الخلافة و سلطة الامة» خلافت را مشروع، ولی مشروط به انتخاب مردم دانستند و مجمع خلافت، که زیر نظر الازهر بود، آن را پذیرفت. [۱۴]
حمیدرضا شریعتمداری، سکولاریزم در جهان عرب، ج۱، ص۱۰۰، قم ۱۳۸۲ش.
۱.۵ - دیدگاه حسن البناءحسن البنّاء که از افکار رشیدرضا تأثیر پذیرفته بود، با پایهگذاری اخوان المسلمین در ۱۳۰۷ش/۱۹۲۸، در راه عملی کردن نظریه حاکمیت اسلامی به عنوان جانشینی برای اندیشه نوگراییِ غربی گام مهمی برداشت، وی برقراری حکومت اسلامی را که پاسخگو به مردم و حافظ حقوق آنان باشد، یگانه راه خروج کشورهای اسلامی از فساد و تباهی اعلام کرد. [۱۵]
عبدالمجید شرفی، اسلام و مدرنیته، ج۱، ص۱۶۸ـ۱۶۹، با مقدمه و ترجمه مهدی مهریزی، تهران ۱۳۸۳ش.
[۱۶]
مجید خدوری، تجدید حیات سیاسی اسلام از سیدجمالالدین تا اخوان المسلمین، ج۱، ص۳۴ـ۳۹، نقد و ترجمه حمید احمدی، تهران ۱۳۵۹ش.
۱.۶ - دیدگاه عبدالقادر عودهعبدالقادر عوده، نظریه پرداز سیاسی اخوانالمسلمین، در کتاب الاسلام و اوضاعنا السیاسیة نخستین کسی است که از مفهوم قرآنی جانشینی ( استخلاف ) تفسیری سیاسی کرده و آن را مبنای نظریه خود قرار داده است. این دیدگاه را اندیشمند مصری، سید قطب و اندیشمند پاکستانی، ابوالاعلی مودودی توضیح دادهاند. [۱۷]
رضوان سید، سیاسیات الاسلام المعاصر: مراجعات و متابعات، ج۱، ص۸۹، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
بهنظر عوده، حکومت از آن خداست و اسلام دین حکومت است، حکومتی که دنیا را بر پایه دین اداره کند. وی تأکید میکند که خلافت در اسلام با حکومتهای جمهوری و سلطنتی موروثی و حکومتهای استبدادی متفاوت است، زیرا قدرت آن برآمده از مردم است و ماهیت و ساختاری ویژه دارد، عوده و دیگر اندیشمندان مرتبط با اخوان المسلمین در بیان ساختار و ماهیت حکومت اسلامی به ذکر کلیات بسنده کرده و به چگونگی اداره آن در عرصههای گوناگون نپرداختهاند. [۱۸]
عبدالمجید شرفی، اسلام و مدرنیته، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۲، با مقدمه و ترجمه مهدی مهریزی، تهران ۱۳۸۳ش.
۱.۷ - دیدگاه حسن هضیبیدر میان سران اخوان المسلمین، حسن هضیبی و پیروانش در رسالهای با عنوان دعاةٌ لاقضاة، با تفسیری جدید از اندیشههای سیاسی حسنالبنّاء، حکومت را مسئلهای سیاسی و غیر قدسی شمردند. [۱۹]
رضوان سید، سیاسیات الاسلام المعاصر: مراجعات و متابعات، ج۱، ص۳۶ـ۳۷، بیروت ۱۴۱۸/۱۹۹۷.
آنان بر آن بودند که وجود دولت از ضروریات دین نیست، وگرنه با زوال حکومت عثمانی باید دین زایل میشد. مسلمان میتواند بدون نیاز به دولت به دین خود ملتزم باشد و فقط در صورتی که دولت او را از التزام به دین باز دارد، باید با آن مقابله کرد . [۲۰]
عبدالمجید شرفی، اسلام و مدرنیته، ج۱، ص۵۲، با مقدمه و ترجمه مهدی مهریزی، تهران ۱۳۸۳ش.
۱.۸ - دیدگاه سیدقطبسیدقطب در معالم فی الطریق، حاکمیت الهی را در مقابل حاکمیت جاهلیت و طاغوت قرار داد. [۲۱]
سیدقطب، معالم فی الطریق، ص ۱۱۸ـ۱۳۰، (قاهره) ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
به نظر او، حاکمیت مطلق از آن خداست و راز وجود دین آن است که خداوند حاکمیت خود را در زمین از طریق خلیفه خود ( انسان ) اعمال کند، بنابراین حکومت و نظام سیاسی باید بر پایه اراده الهی باشد و خلیفه خدا باید بر طبق دستور او، به آبادسازی زمین و بهرهمندی از نعمتها و اجرای شریعت الهی بپردازد. [۲۲]
سیدقطب، فی ظلال القرآن، ج۳، جزء۷، ص۸۰ـ۹۶، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
[۲۳]
سیدقطب، فی ظلال القرآن، ج۳، جزء۹، ص۷۳۶، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
[۲۴]
سیدقطب، فی ظلال القرآن، ج۷، جزء۲۷، ص۵۹۰، بیروت ۱۳۸۶/۱۹۶۷.
بهنظر سید قطب، [۲۵]
سیدقطب، العدالة الاجتماعیة فی الاسلام، ج۱، ص۱۸ـ۱۹، قاهره ۱۴۱۵/۱۹۹۵.
دین اسلام توانایی اداره جامعه اسلامی را دارد و نیازی به استفاده از آرا و نظامهای سیاسی و قوانین غربی نیست.
۱.۹ - دیدگاه ابوالاعلی مودودیابوالاعلی مودودی اندیشمند دینی و سیاسی پاکستان نیز مانند سید قطب تأکید داشت که حاکمیت سیاسی از آنِ خداست و دولت باید مجری دستورات الهی باشد. [۲۶]
ابوالاعلی مودودی، نظریة الاسلام و هدیه فی السیاسة و القانون و الدستور، ج۱، ص۲۵۸، بیروت ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
[۲۷]
ابوالاعلی مودودی، نظریة الاسلام و هدیه فی السیاسة و القانون و الدستور، ج۱، ص۲۶۱، بیروت ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
وی شکل آرمانی حکومت اسلامی را نیز ترسیم کرده است. [۲۸]
ابوالاعلی مودودی، نظریة الاسلام و هدیه فی السیاسة و القانون و الدستور، ج۱، ص۲۹۱ـ۲۹۵، بیروت ۱۳۸۹/۱۹۶۹.
به نظر او اصول سیاسی اسلام میتواند در حکومتهایی با شکلهای مختلف تحقق یابد و اسلام هیچ شکل معینی از حکومت را الزامی نکرده است؛ آن چه مهم است تقوای حاکمان و التزام آنها به اجرای قوانین الهی است.
مودودی با تشکیل جماعت اسلامی در پاکستان در پی تشکیل دولت اسلامی در پاکستان بود [۲۹]
علیاصغر حلبی، تاریخ نهضتهای دینی ـ سیاسی معاصر، ص۲۸۱، تهران ۱۳۸۲ش.
و با ارائه نظریه خدا ـ مردم سالاری معتقد است که امت مسلمان باید قانون خدا را در چهارچوبی که شریعت بیان کرده، تفسیر کنند. [۳۰]
علیاصغر حلبی، تاریخ نهضتهای دینی ـ سیاسی معاصر، ص۲۸۳، تهران ۱۳۸۲ش.
۱.۱۰ - دیدگاه اقبال لاهوریپیش از مودودی و قبل از تشکیل کشور پاکستان، اقبال لاهوری نظریه جدایی دین از دولت را از نظرگاه اسلامی نادرست و آن را اشتباهی ناشی از مقایسه اسلام با مسیحیت برمیشمرد، اما در عین حال با ناکارآمد دانستن خلافت عثمانی، با توجه به مقتضیات عصر جدید، همگان را به احیای اصول آزادی، برابری و دوری از قومیتگرایی فرامیخواند. [۳۱]
محمد اقبال لاهوری، احیای فکر دینی در اسلام، ج۱، ص۱۷۸ـ۱۸۰، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۶ش).
۱.۱۱ - دیدگاه ابوالحسن ندویابوالحسن ندوی، عالم معاصر هندی، با تألیف کتاب ماذا خسرالعالَمُ بانحطاط المسلمین، به بررسی حکومتهای جهان اسلام در ادوار مختلف پرداخت و دلایل انحطاط حکومتها، تحریف دین و جدایی عملی میان دین و سیاست را در سرزمینهای مختلف جهان اسلام برشمرده است. به نظر وی انحراف حکومتها و جدایی حاکمان از اسلامِ اصیل علت اصلی انحطاط و گمراهی مسلمانان بوده است. [۳۲]
ابوالحسن علی ندوی، ماذا خسرالعالم بانحطاط المسلمین، ص ۱۳۲ـ۱۳۷، قاهره ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۳۳]
ابوالحسن علی ندوی، ماذا خسرالعالم بانحطاط المسلمین، ص ۱۴۸ـ۱۵۱، قاهره ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
[۳۴]
ابوالحسن علی ندوی، ماذا خسرالعالم بانحطاط المسلمین، ص ۲۳۰ـ۲۵۷، قاهره ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
سبب اصلی بحران جوامع بشری و ملل مختلف سیطره قدرتهای فاسد و فقدان قدرتهای صالح است که آن هم ناشی از بیایمانی و دوری از اصول الهی و اخلاقی است. [۳۵]
ابوالحسن علی ندوی، محاضرات اسلامیة فی الفکر و الدعوة، ج۱، ص۱۷۷ـ ۱۷۸، چاپ عبدالماجد غوری، دمشق ۱۴۲۲/ ۲۰۰۱.
[۳۶]
ابوالحسن علی ندوی، محاضرات اسلامیة فی الفکر و الدعوة، ج ۲، ص ۱۰۴ـ۱۰۵، چاپ عبدالماجد غوری، دمشق ۱۴۲۲/ ۲۰۰۱.
۲ - پانویس
۳ - منابعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حکومت در اسلام»، شماره۶۳۹۴. ردههای این صفحه : حکومت اسلامی | فقه سیاسی
|